روانشناسی کودک و نوجوان

ساخت وبلاگ

 

این اختلال در برگیرنده فکرها و اعمال مکرری است که وقت گیر و ناراحت کننده هستند و منجر به تضعیف عملکرد فرد می شوند. به بیان دقیق تر، وسواس ها افکار یا تصاویر مزاحم تکراری، بی مورد، غیرمنطقی و نامناسبی هستند که به اضطراب بارز می انجامند. وسواس عملی، رفتارهای مکرری هستند که هدف اولیه آنها کاهش اضطراب یا ناراحتی است.

در محتوای وسواس های فکری-عملی کودکان الگوهای آلودگی، کثیفی، خصومت، صدمه یا موضوعات مذهبی مشاهده می شود. آداب وسواسی که مکرر گزارش می شوند عبارتند از: نظافت، منظم یا مرتب کردن.

سودو، راپاپورت، لئونارد، لینان و چسلو (1989) در یکی از بزرگترین تحقیقات آینده نگر،70 مورد کودک مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی را که به طور پیاپی به یک درمانگاه مراجعه کردند، مورد بررسی قرار دادند. تشریفات وسواسی شست وشو بیش از همه گزارش شده بود (85درصد)، اعمال تکراری وتشریفات وارسی نیز فراوان بودند (51 و46درصد)، افکار وسواسی مربوط به کثیفی و میکروب رایج ترین وسواس های گزارش شده بود (40درصد). وسواس های عملی در کودکان مبتلا به وسواس رایج تر بود، در حالی که موارد وسواس فکری خالص نادر بود. آیا کودکان، حتی بدون رفتارهای عملی دچار وسواس می شوند؟

این موضوع که کودکان رفتاری های وسواس جبری را مرتبط با سن و دوره تحولی خود نشان می دهند، نادر و نامانوس نیست. رفتارهایی که اغلب با مسائل تحولی مربوط به نوجوانان مطابق اند، مانند کنترل و تسلط. مواردی پیش می اید که با پافشاری بر نظم در حفظ افکار تکراری و تشریفات خاص در هنگام به رفتن به تخت خواب مرتبط است. این نوع از نشخوارهای ذهنی متناسب از نظر تحولی با دوران کودکی تجانس دارد و به تسلط یافتن و افزایش در میزان جامعه پذیری کودکان این سنین (4 تا 8 سال) کمک می کند. بر عکس رفتار های وسواسی فکری که مشخص کننده ی کودکان مبتلا به وسواس جبری هستند، بیشتر در سنین بالاتر در دوران کودکی اشکار می شوند (10 سالگی) و شدید، افراطی، ناتوان کننده و نفرت انگیزند و اغلب به انزوای اجتماعی و وقفه در جامعه پذیری کودک منجر می شوند.

پژوهش ها نشان داده اند که سن شروع این اختلال در پسرها ممکن است زودتر (9 سالگی) از سن شروع این اختلال در دخترها باشد (11 سالگی). لئونارد و همکاران نشان داده اند که کودکان کوچکتر (6 تا 8ساله ها) که مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری تشخیص داده می شوند، ممکن است از راه اعمال تکراری مانند شستن و چک کردن مشخص شوند، اما فاقد وسواس فکری و شناختی باشند که اغلب همراه با وسواس عملی در نوجوانان مشاهده می شوند.

اختلال وسواس جبری در کودکان و نوجوانان، نوسانی از شدید تا ضعیف دارد و الگوی نشانگان ان در طول زمان ناهمگون است. متاسفانه شواهد مربوط به این اختلال در کودکی بیانگر مزمن بودن و قابلیت تعاملی ان است. برگ و همکاران (1989) دریافتند که بخش به نسبت زیادی از ازمودنی ها (31 درصد انها) نشانه های تشخیص اختلال وسواس-جبری را در یک دوره ی 2 ساله ی پیگیری حفظ می کنند. حتی وقتی ملاک های تشخیص این اختلال وجود نداشته باشد به ندرت پیش می اید که نشانه های ان کاملا از بین برود.

بروز اختلال وسواس فکری-عملی در کودکی نسبتا نادر است. زمانی تصور می شد شیوع آن در کودکان  2درصد کمتر از بزرگسالان است، اما اخیرا تحقیقات مختلف دامنه های گسترده ای را گزارش کرده اند و به تدریج این اتفاق نظر حاصل می شود که اختلال وسواس فکری-عملی دوران کودکی آن قدرها که قبلا تصور می شد نادر نیست. همچنین شایان ذکر است که پژوهش های پی گیرانه ای در سوئد روی افراد مبتلا به این اختلال، در طول 40 سال پس از شناسایی اولیه بیماری مشخص کرد که پیدایش اختلال در سنین پایین(در نوجوانان زیر 20 سال) با پیش آگهی بدتر (شواهد کمتری از بهبودی) ارتباط داشت.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 196 تاريخ : دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت: 17:20

استراتژی هایی برای کمک به رشد مهارت های مربوط به هوش اجتماعی خودتان

افراد دارای هوش اجتماعی می توانند نسبت به نحوه درک افراد مطلع باشند.

به صورت حسّی بدانند که در موقعیت های اجتماعی چه چیزی بگویند، و حتی در جاهایی که ازدحام جمعیت وجود دارد، دارای اعتماد بنفس مناسبی باشند.

نظریه هوش اجتماعی برای اولین بار در سال 1920 و توسط یک روانشناس آمریکایی به اسم ادوارد تورندایک[1] مطرح شد.

وی هوش اجتماعی را به صورت “توانایی شناخت و مدیریت مردان و زنان و پسرها و دختران و داشتن اقدامات عقلایی در روابط انسانی” تعریف کرد.

هیچ شخصی به صورت یک فرد دارای هوش اجتماعی متولد نمی شود. در مقابل، این مورد شامل مجموعه ای از مهارت ها می باشد که افراد در طول زمان یاد می گیرند.

 

علائم هوش اجتماعی
افراد دارای هوش اجتماعی یک سری ویژگی های اصلی دارند که در هنگام ارتباط برقرار کردن با سایر افراد به آنها کمک می کند. این موارد عبارتند از:

گوش دادن مفید:
شخصی که دارای هوش اجتماعی می باشد، فقط به منظور جواب گفتن گوش نمی کند، بلکه به صورت واقعی و با تمام حواس خودش به موارد بیان شده توسط یک فرد دیگر گوش می کند.

سایر افراد در هنگام مکالمه با این افراد، احساس شناخته شدن و ارتباط برقرار کردن پیدا می کنند.

مهارت های مکالمه ای:
آیا تا به حال شخصی را دیده اید که به صورت مناسبی با سایر افراد ارتباط برقرار می کند؟

آنها دارای یک سری مهارت های مکالمه ای هستند که باعث می شود توانایی مناسبی برای بحث کردن با هر شخصی داشته باشند.

آنها در مکالمات خودشان با ادب، شایسته، شوخ طبع و  صادق هستند و می توانند جزئیات موارد بیان شده توسط سایر افراد را به یاد بیاورند که باعث می شود مکالمه صورت گرفته معنادار باشد.

مدیریت شهرت:
افراد دارای هوش اجتماعی، عقیده ای را که در افراد ایجاد می کنند را در نظر می گیرند.

مدیریت شهرت که به عنوان یکی از پیچیده ترین مولفه های هوش اجتماعی در نظر گرفته می شود، نیاز به یک توازن دقیق و محتاطانه دارد

– یک شخص باید به صورت متفکرانه یک عقیده ای را در فرد دیگری ایجاد کند و همزمان یک فرد قابل اعتمادی باشد.

عدم بحث و مشاجره:
شخصی که دارای هوش اجتماعی می باشد، مطلع است که جر و بحث کردن یا به اثبات رساندن یک مورد از طریق ایجاد یک احساس بد در یک فرد دیگر، روش مورد استفاده و مورد دلخواه آنها نمی باشد.

آنها بیدرنگ و بلافاصله ایده های سایر افراد را رد نمی کنند، بلکه با یک ذهن باز و به دقت به صحبت های وی گوش می کنند – حتی در صورتی که وی به صورت شخصی با ایده مطرح شده مخالف باشد.

جدیدترین روش های روانشناسی کودک
چگونه می توان هوش اجتماعی را رشد داد
در حالی که برخی از افراد بدون هیچ نوع تلاشی هوش اجتماعی خودشان را افزایش می دهند، ولی سایر افراد باید تلاش بیشتری برای افزایش هوش اجتماعی شان انجام بدهند.

خوشبختانه، استراتژی های خاص می توانند به فرد کمک کنند تا مهارت های اجتماعی را ایجاد بکند. تکنیک هایی که برای رشد هوش اجتماعی شما می توانند مفید باشند عبارتند از:

داشتن یک توجه مناسب نسبت به موارد (و افراد) موجود در اطراف خودتان.
افراد دارای هوش اجتماعی، افراد مشاهده کننده ای می باشند و به راهنماهای اجتماعی دقیقی که در اطرافشان وجود دارد، توجه می کنند.

در صورتی که فکر می کنید یک شخص موجود در زندگی شما مهارت های مردمی و اجتماعی زیادی دارد، به نحوه تعامل وی با سایر افراد توجه کنید.

بر روی افزایش هوش عاطفی خودتان تلاش کنید.
هر چند که هوش عاطفی شبیه به هوش اجتماعی می باشد، ولی بیشتر در رابطه با نحوه کنترل احساسات خودتان و نحوه همدلی کردن شما با سایر افراد می باشد.

این هوش به شناخت زمانی که شما یک عاطفه و احساسی را تجربه می کنید – که به شما کمک خواهد کرد تا عواطف موجود در سایر افراد را هم بشناسید

– و تنظیم کردن آنها به صورت مناسب نیاز دارد.

یک فرد دارای هوش عاطفی می تواند احساسات منفی ، همانند احساس ناکامی یا عصبانیت، را در هنگام قرار گرفتن در یک مجموعه اجتمای شناسایی و کنترل کند.

احترام گذاشتن به تفاوت های فرهنگی.
هر چقدر شما بیشتر منتظر و پذیرای تفاوت های فرهنگی باشید، می توانید شناخت بهتری نسبت به آنها به دست بیاورید.

هر چند که اکثر افراد مهارت های خودشان را از خانواده، دوستان و جامعه اطراف خودشان یاد می گیرند.

ولی یک فرد دارای هوش اجتماعی به این شناخت دست پیدا می کند که سایر افراد بر اساس نحوه تربیتی که داشته اند، می توانند واکنش ها و فرهنگ های متفاوتی داشته باشند.

تمرین کردن گوش دادن به صورت فعال.
با کار کردن بر روی مهارت های ارتباطی خودتان – که به گوش دادن فعال نیاز دارد – هوش اجتماعی خودتان را افزایش دهید.

در هنگام صحبت کردن یک فرد هیچ گونه اختلالی ایجاد نکنید. قبل از پاسخ دادن، به صحبت هایی که یک فرد بیان می کند با دقت گوش کنید.

به انعطاف های موجود در صحبت های سایر افراد گوش کنید، چرا که این مورد می تواند معنای واقعی مورد نظر آنها را بیان کنید.

از افراد مهمی که در زندگیتان قرار دارند، قدردانی کنید.
افراد دارای هوش اجتماعی روابط عمیقی با افرادی دارند که برای آنها مهم هستند. به احساسات همسر، فرزند، دوستان، همکاران و سایر افراد مرتبط با خودتان توجه کنید

. در صورتی که نسبت به افراد صمیمی موجود در زندگی خودتان بی توجه باشید، شما نخواهید توانست که ارتباط مناسبی با سایر افراد برقرار کنید.

نکات کلیدی روانشناسی کودک و نوجوان که هر والدی باید بداند
با کودک لجباز چگونه برخورد کنم؟
اختلال گفتاری در کودکان ، علائم و تکنیک های درمانی
اختلال محاسباتی در کودکان -کمک به کودکان دارای اختلال محاسبه پریشی
تصویر ذهنی درست از بدن دختر – اصول تربیتی دختران
توصیه ای برای داشتن یک زندگی بهتر
به دست آوردن و ماهر شدن در هوش اجتماعی به راحتی امکان پذیر نمی باشد – در صورتی که آسان بود، حتی در یک مهمانی ساده هم یک مکالمه ناشیانه و زشتی صورت نمی گرفت.

با این وجود، کار کردن بر روی هوش اجتماعی می تواند منجر به دستیابی به یک زندگی غنی تر و ارزشمندتر شود – یا حداقل اینکه برای پیدا کردن دوستان جدید، به زمان کمتری نیاز خواهید داشت.

در مورد موقعیت های اجتماعی مطالعه کنید. به کارهایی که افراد به صورت مناسب و صحیحی انجام می دهند توجه کنید و از بروز اشتباه خودتان اجتناب کنید.

بعد از آن، در مورد کار متفاوتی که در موقعیت اجتماعی بعدی خودتان می خواهید انجام بدهید، تامل کنید.

به صورت فعال، مهارت های اجتماعی خودتان را بهبود بدهید و به یاد داشته باشید که شما در برخی مواقع شکست خواهید خورد. از شکست خودتان پلی برای پیروزی بسازید.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 187 تاريخ : شنبه 27 مهر 1398 ساعت: 21:22

لجبازی مشخصه ای است که کودکان در بازه ی سنی 2 تا 9 سالگی بیش از سایر اوقات آن را بروز می دهند. آن ها ممکن است بر سر غذا خوردن، خوابیدن، بازی کردن و هر چیز ریز و درشتی لجباز شوند و شما را به ستوه آورند.

سوال اصلی آن است که چگونه می توان لجبازی کودکان را کاهش داد؟

آیا لجبازی ویژگی همه ی کودکان در این دوره ی سنی است و یا عده ای از آن ها؟

پرا برخی ازکودکان لجبازند و برخی نیستند؟

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین دانستنی های کنترل لجبازی کودکان بیشتر آشنا کنیم.
• به فرزندتان گیر ندهید.
گیردادنبی اندازه به کودکان می تواند یکی از مهم ترین دلایل تداوم لجبازی در آن ها باشد.

فرقی نمی کند که شما بزرگسال هستید یاکودک. سعی در کنترل کردن و اعمال زور و اجبار، همواره باعث لجبازی خواهدشد.

کودکانی که از جانب والدین با امر و نهی های زیادی مواجه می شوند، در معرض آسیب های زیادی از جمله موارد زیر قرار دارند:

1. دروغگویی
2. وسواس
3. ضعف اراده
4. ترسو شدن
5. ضعف اعتماد به نفس
6. مخفی‌کاری
7. بی محبت نسبت به والدین
8. تنفر از محیط خانه
9. گرایش زیاد به دوستان در نوجوانی
10. بی اعتمادی به والدین

• قوانین را مشخص کنید.
ممکن است برای تان این سال ایجاد شود که اگر دستور ندهم پس چه؟ چگونه می توان بدون مشخص کردن باید و نباید ها، رفتار کودک را کنترل کرد؟
همه ی آنچه لازم است بدانید ان است که بجای گیر دادن، قوانین را مشخص کنید.

به عنوان مثال ” اول باید اسباب بازی ها جمع شده باشند تا بعد از آن بتوانیم به پارک بریم. این یه قانونه”.

در چنین شرایطی فرزندتان خواهد آموخت که رعایت قوانین، تنها راه رسین به نتیجه است و با گریه، ناراحتی، جیغ کشیدن و یا بداخلاقی نمی تواند به خواسته هایش برسد.

• به قوانین پای بند باشید.
قبل از مجبور کردن کودکان به رعایت قوانین بهتر است به این سوال پاسخ دهید که خودتان چقدر به قوانین پای بند هستید؟

کودک تان بیش از هر چیز به رفتارهای شما توجه می کند و شما می توانید بهترین الگو در آموزش قانون مندی باشید.

• اقتدار را فراموش نکنید.
اگر قرار است قانونی وضع کنید، همه ی جوانب آن را بسنجید. لازم است قوانین به اندازه ی کافی واقعی و قابل انجام باشند و در اجرای آن ها مقتدر و جدی باشید.

به عنوان مثال مادری که جمع شدن اسباب بازی ها قبل از رفتن به پارکرا به عنوان قانون بیان می کند، اما با شروع گریه های کودک، خودش اسباب بازی را جمع می کند و تسلیم می شود، از اقتدار کافی در اجرای قانون برخوردار نیست.

• با دلسوزی افراطی خداحافظی کنید.
اگرچه دلسوزی و مهربانی یکی از مهم ترین ویژگی های پدر و مادر موفق است اما افراط در آن می تواند کودکی لجباز، لوس، قانون شکن و وابسته را پرورش دهد.

درست است که حاضر نشدن کودک بر سر میز غذامی تواند منجر به گرسنه ماندنش شود اما به او کمک می کند تا قانون حضور بر میز غذا را بیاموزد.

بنابراین در چنین شرایطی، دلسوزی های افراطی را کنترل کنید و اجازه دهید تا فرزندتان با پیامدهای طبیعی رفتارهایش آشنا شود و دست به انتخاب بزند.

• در موقعیت مناسب با فرزندتان صحبت کنید.
صحبت کردن در مورد قوانین نباید مداوم و در زمان های نامناسب باشد.
به عنوان مثال کودکی که در حال بازی وشیطنت یا تماشای فیلم است به صحبت های شما گوش نخواهد داد.

کودکان دامنه ی توجه کوتاه مدتی دارند و نمی توانند به صورت همزمان بر چند موضوع تمرکز کنند.
بنابراین زمانی را انتخاب کنید که شما و فرزندتان کاملا آماده ی گوش دادن هستید.

در این زمان قوانین را به صورت شفاف، روشن و کوتاه توضیح دهید و از تکرار دایمی آن ها در طول روز جدا اجتناب کنید.

• رفتارهای مثبت کودک تان را تشویق کنید.
بهتر است بجای قرار دادن ذره بین بر لجبازی های کودک، نقاط مثبت رفتارهایش را بزرگ نمایی کنید.

به عنوان مثال بجای آنکه بگویید ” بازم که اتاقت کثیف و شلخته ست” بگویید ” پسرم امروز کیفش را سر جاش گذاشته”.

در چنین شرایطی فرزندتان متوجه خواهد شد که شما به رفتارهای خوبش توجه دارید و برای دریافت نوازش و تشویق، آن ها را بیشتر انجام می دهد.

• به فرزندتان احترام بگذارید.
احترام همواره فاکتوری دوجانبه است.
نمی توانید انتظار داشته باشید فرزندتان به شما احترام بگذارد در حالی که شما به او بی احترامی کرده اید!

با گوش دادن فعال به حرف های کودک، برقراری تماس چشمی، توجه به گفته‌های او بدون آنکه برای اتمام سخنانش بی‌صبری نشان دهید، کمک کردن به کودک در یافتن کلمات مناسب برای توضیح دادن و به زبان آوردن هیجاناتش و قطع نکردن حرف های او، هم‌چنین پرسیدن سوالاتی مانند “منظورت از این چیزی که گفتی چیست؟”یا “راجع به این مسئله ….. چه فکر می‌کنی؟” می توانید احترامی را که کودک به آن نیاز دارد را برآورده سازید.

• استقلال کودک تان را به رسمیت بشناسید.
نکن، دست نزن، این به درد تو نمی خوره، کنار وایستا و.. کلماتی هستند که استقلال کودک را نادیده می گیرند و می توانند آغازگر چرخه ی لجبازی در او شوند.

در این حالت فرزندتان احساس می کند شما او را قبول ندارید و احساس خشم و غم، جایگزین دوست داشتن و تعلق خاطر می شود.

در حقیقت شما او را نادیده می گیرد و کودک تان نیز تلاش می کند تا از هر طریقی، توانایی و استقلال خود را نشان دهد.
بهتر است در هر موقعیت، وظیفه ای را متناسب با سن کودک به او واگذار کنید.

یک کودک سه ساله می تواند در چیدن میز شام کمک کند و یا فعالیت های مفیدی انجام دهد که بیانگر استقلال است.

• الگوی رفتاری خود به عنوان والدین را مورد بازنگری قرار دهید.
کودکان در اکثر موارد، تقلید کننده ی انچه می بینند هستند.

در صورتی که سبک غالب شما در ارتباط با همسرتان، لجبازی، گفت و گوی ناسالم و یا پرخاش باشد، کودک تان نیز به تکرار این آموخته ها می پردازد.

بنابراین در صورتی که رفتارهای لجبازی در کودک تان زیاد و غیر قابل کنترل است بهتر است ضمن توجه به سبک ارتباطی خود، از یک مشاور متخصص در حیطه ی روابط خانوادگی کمک بگیرید تا به بهبود رابطه ی شما با همسر و فرزندتان و اصلاح چرخه ی لجبازی کمک کند.

روانشناسی کودک و نوجوان...
ما را در سایت روانشناسی کودک و نوجوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : نگین حبیب زاده koodakonojavan بازدید : 214 تاريخ : پنجشنبه 25 مهر 1398 ساعت: 17:00